اغفال نه اقبال
اغفال نه اقبال شرماست و گناه گر بخوری روزه در این ماه در روزه گرفتن نشدی گر که تو همراه از دیدن آن خوردن تو گشته چو بیحال مشکل شده آن...
Amir Laki (AHLI)
اغفال نه اقبال شرماست و گناه گر بخوری روزه در این ماه در روزه گرفتن نشدی گر که تو همراه از دیدن آن خوردن تو گشته چو بیحال مشکل شده آن...
ریش آنکه با تیغش زند ریش با عبا بیگانه است آنکه با ریشش زند تیغ پست و نامردانه است سفره ای گر از ستم بر مردمان شاهانه است کودکان را کرده...
ریال گر که روزی ارزشی داشت پول ایران در ریال ارزشش گم شد و شد در جیب ملایان حلال شد نشان ناامیدی , وحشت و مرگ و ملال از جنوب و شرق و غرب...
روزه دار نابکار پشت صدها اختلاس و احتکار خفته آسان یک پلید روزه دار سفره افطار جمع نابکار خون رنج مردم است با خاویار پشت هر زندانی و هر...
روزه خور گر روزه خور هستم همه جا شکر خدا هست مال دگری را چو نخوردم نزدم دست در سینه دلم هست به جا گرچه که بشکست هر پاره از این ظلم شد...
روزه فروش امروز روزه دارم بر سفره ام چو نان نیست فردا که روزه خوارم از شک و یا گمان نیست من کارگر چو هستم ، نانم ز کس نهان نیست جز درد...
مرد رویا و کتاب و دانش و روشنگری هدیه اش بر ما کتاب است کی نهان در سنگری گرچه رویایش بجا هست , رفته دریابندری رفته با دریای رویا این زمان...
صادق هدایت کی قلم یاری دهد تا من بگویم ماجرایت کی توانم من نویسم از شکوه بیصدایت جان و روحم گشته لرزان از سکوت ناله هایت درد جانت, درد...
فریب انتخابات را نخوریم گر نداری اسب خوبی را در این میدان سراغ میرسد بر خط پایان سهل و آسان هر الاغ گر نباشد یک سوار خوب ، بجا میماند اسب...
گر دولت و دین فتاد به دست نادان یکباره مشو از آن تو گیج و حیران جایی که نبوده اسب خوب در میدان هر خر برسد به خط پایان آسان اهلی
روزه ماه رمضان آمد و ما روزه نداریم چون حاکم و دارا همه جا پوزه نداریم از گشنگی است روزه ما این ز دعا نیست گر روزه گرفتیم به هوا زوزه...
ساعتی پیش تهران لرزید , و این زلزله ۵.۱ ریشتری حوالی دماوند بیشتر محسوس بوده. به امید اینکه موج دیگری در کار نباشه, بسیاری از هم میهنان...
مشکل شخصی خداوندا بگو ایران چرا گردیده ویران بگو گر مشکلت شخصی شده با خلق ایران نچیدیم ما که سیبی از درخت روزه داران نبردیم از کسی جز...
داستانهای جان و خرد طناب بر طنابی گشته آویزان گروهی مردمان یک زن و پنج مرد دیگر بوده با هم آن میان منتظر بودند رسد یاری ز مردم بی گمان یک...
تبانی گفتند که ویروس رسید خانه بمانید ما خانه نشستیم و نخوردیم تکانی گفتند بشورید که ویروس ز هر دست برانید شستیم سراپا که نماند جا و...
زمین و آسمان همدست زمین و آسمان همدست که تا ایرانیان را فرستند در بهشت, بس بود جهنم مردمان را فرستادند برای مردم ما تازیان را ز هر نوعش...
چون آمدند روحانیان , ما را چه شد ایرانیان با روضه ها یا از ستم , اشک است, نه از اشکانیان صف بسته ایم بیجان اگر , کی بوده از صفویان بیکار...
از آن چوبی که میپوسد , کجا کشتی کسی سازد اگر سازد, چه دارد سود , چو جانش را به آن بازد و گر اندیشه میپوسد , به جان و بر خرد تازد وز آن گر...
بر موش اگر پنیر شد ارزانی از یک تله موش است نبود مجانی وآن هدیه که میرسد ز یک روحانی کی بوده ز آسمان و کی انسانی اهلی
یهودیها و نازیها تصور کن یهودیها ، به یاد هیتلر ند , رسوا غمین در دل چرا او رفت ، چرا گشتند کنون تنها همه شادان و در شکرند ، از آن مرگی...