کودکان عالم
ما کودکان عالم ، تا کی به بند بمانیم تا کی ز درد و محنت آواز غم بخوانیم گویند که بوده حکمت در پشت راز خلقت ما گرچه آن نفهمیم، ما گرچه آن...
Amir Laki (AHLI)
ما کودکان عالم ، تا کی به بند بمانیم تا کی ز درد و محنت آواز غم بخوانیم گویند که بوده حکمت در پشت راز خلقت ما گرچه آن نفهمیم، ما گرچه آن...
اندک اندک دختری پرسید روزی پر شرار از پدر با اشتیاق و هوشیار چیست راز عالم و این کردگار پس چرا گه زندگی چون زهرمار این همه تغییر در این...
اگرچه پر شد هر سویی جنایتکار و مزدور سیاهی پر شد اما هر طرف هست هاله ای نور ستمگر مانده در وحشت چو داند هست لب گور که میلرزد به خود از...
راه چاره اگرچه قلبهامان در سیاهی گشته این دم پاره پاره بدست ما و بر ما هست همیشه راه چاره شنیدی گر تو ناپاکان سخن گویند ز بالای مناره و...
در نوشتن یا که در احساس شاعر زور نیست هیچکس در خواندن و احساس آن مجبور نیست آنکه دارد فهم و احساس ، دیده آن را کور نیست گر ندارد، هر چه...
5 May 2012 · به که کافر من بمانم بی خدا دیده مردم را به کیش و آشنا تا که مؤمن مانده از مردم جدا دیده خود برتر و بهتر هر کجا اهلی
عاطفه به من بگو از عاطفه ، که قصه اش چگونه بود به من بگو که عاطفه ، اگر نبود چرا نبود بگو در این جهان غم ، که جان او کجا غنود در این دیار...
یوسف رشیدی شجاعت میان ظلمت تاریک دیوان رشیدی شد به پا همچون دلیران به دستش لوحه ای وان کرده عریان حقیقت از دل مردم در ایران ز فریادش...
عمری درد است، عمری رنج است عمری نادار کار است دشوار ، ره ناهموار ، جان هست ابزار از بی آبی ، از بی نانی ، حال ما زار اما ظالم ، از نعمتها...
تخم مرغ من نمیدانم که اول مرغ بود یا تخم مرغ دانم اما پول مرغ و تخم مرغ ها را که برد کودکی دیدم به راه خود که از خون میگریست قلب من از...
بوی نان در ره آزادی میهن کجایید گشنگان چونکه پر شد در هوای میهنم از بوی نان نان آزادی اگر آزادگان را شد گران در پی نان بس و بسیارند که...
اهل کتاب --------------- ز ادیان دور و ز اهل کتاب همه مردمان در پی یک جواب کجا رفت خورشید ، چرا ماهتاب چرا رعد و برق و چه بود آن شهاب یکی...
فریب ای بسا افسانه دانیم از خیانت یا فریب از سرآغاز آدم و حوا و شیطان بود و سیب وز پی آن درد و رنج و مرگ و نابودی و خون هر زمان زحمتکشان...
خلق نگه دار ما میهن ما باغ گل ، ظلم و ستم خار ما میهن زیبا کجا؟، چون شده آوار ما دست بدست مردمان، حافظ اعصار ما شعر و هنر هر زمان ، راوی...
با هم بگردیم بسیار تا کی جدا بمانیم ، ای مردمان بیدار برماست تا بگردیم ، در این نبرد همفکر هر خانه ای عزادار، مردم به بند و بر دار بر...
از چاله به چاه در جستجوی چاره ای در شبی سیاه از چاله ای برون آمدیم افتاده ایم به چاه گفتند برابریم و بر سر گذاشتند کلاه آزادگی هم جرم است...
بی خبر ---------- هست آن آزاده , کز او مانده ایم ما بیخبر چونکه در بند است و ما در جستجویش در بدر همسفر شد در ره آزادی نسل بشر تا شود...
انسانهای در بند بیا بر سینه ها مان تا نماند داغ فرزند بیاییم تا که دریابیم ز هر انسان در بند کنون در گوشه ای تار گرچه تابان چون همیشه...
عزیز من کجایی تو اگر بینی که هم میهن، به خون غلتید و جان دادش شنیدی گر تو فریادش , چرا پس بیصدایی تو؟ بیا با هم کنیم یادش , چو شیرین یاد...
دختر ایرانی منم ، من دختر ایران زمینم جوان و خنده رو، بس دلنشینم قشنگم، خوشکلم ، من نازنینم برای میهنم ، من بهترینم ندایی گشته فریاد و...