Amir Laki (AHLI)

تقصیر این و آن نیست ایران سرای مهر است ، وین مهر را کران نیست بر جانیان و دزدان ، جایی در این مکان نیست با نام دین و مذهب ، این ظلم حقمان...

حال پناهنده چه میدانی تو از حال پناهنده ، چه میدانی؟ ز هم میهن که در غربت در آزار است چه میدانی برون از آن سیاهی ها ، بسویی چون گریزانی...

پولی از بابای معتادم رسید دست شما چون سپرد بابا به صاحبخانه مان یک شب مرا من ندانم روز آخر روز پاداش و جزا گر خدا از ما بپرسد یا که ما...

کشتار هر آنچه که باور تو هست و معیار ننگ است به تاریخ بشر هر کشتار گه بوده به نام دین ، نژاد و پندار گه بوده سیاستی جهان خوار در کار بس...

خوشم یا ناخوشم در شب یلدا ، شب نوروز و شبهای خوشم من نمیدانم چرا اینگونه مست و ناخوشم از زمین و آسمان همواره اینست پرسشم حکمت خلقت...

راه زندگی سالها من جستجو کردم چه با درماندگی تا بدانم من چه بود معنا و راه زندگی زندگی را گه ندانستم به جز دلداگی گرچه دارد دل شکستن ها و...

پرستار ای آنکه به جان شدی پرستار , شرم است که کنون شدی گرفتار چون بوده تو جان ما نگهدار , خواهم نرسد به جانت آزار عاجز شده از کلام و...

رمضان شد یک بار دگر وقت عزای همگان شد یک بار دگر نوبت ماه رمضان شد با نام عزاداری و نامی ز خداوند یک بار دگر موسم ترس و خفقان شد از...

ما کودکان دنیا ما کودکان دنیا ، داریم همه یک رویا فقر و تباهی پایان ، در هر کجای دنیا تا نان ما مهیا ، تا آب ما گوارا آوارگی نباشد ، بی...

صادق هدایت کی قلم یاری دهد تا من بگویم ماجرایت کی توانم من نویسم از شکوه بیصدایت جان و روحم گشته لرزان از سکوت ناله هایت درد جانت, درد...

فردوسی آنکه از جانش گذشت تا پارسی آید به جان پارسی را گر پدر هست بیگمان فردوسی است زنده کرد بار دگر فرهنگ و آیین و زبان آنکه برد سی سال...

جنگ جهانی صد سال گذشت از اولین جنگ جهانی صد سال نگشته آشکار رنگ نهانی این جنگ نبود برای صلح جاودانی این جنگ نداشت ز حق آدمی نشانی این...

ستاره باران آن پاکدلی که گشته این دم گریان خواهم که دوباره شاد و خندان گردد فریاد شهامتی که آید از جان خواهم که صدای خلق ایران گردد ...