Amir Laki (AHLI)

فرناز کمالی افتاده به بند ظالم این دم فرناز در بند در این حکومت پوشالی افسوس شکسته بالها در پرواز افتاده پس از سقوط در گودالی فعال حقوق...

فاطمه درویش هر که آزاده دل است و هر که آزاد اندیش یاد میآورد از فاطمه ها ، از درویش در میان همه خاموشی و سستی و سکوت شیرزن بود که برپا شد...

فاطمه خرم جو هر روز بپرسیم که هم میهن کو نوبت شده از فاطمه خرم جو افتاده به بند ظالمانی زورگو در بند زنان و در اوین خرم جو با ظلمت و...

گلرو بنشسته اگر بسی و خم نیست به ابرو برخاسته از جا همه طغیان شده گلرو آزاده دلان را چو شد او یار و سخنگو پر گشته هوا زین همه آزادگی او...

برومند و رجب پور کشتند از سیاهی ، چون فاطمه رجب پور همراه مادر خود ، آن مادر برومند بس قصه های وحشت ، بس قصه های منفور ما بشنویم و این دم...

هنگامه شهیدی فعال زنان بوده و در روزنامه در بند و اعتصاب هست هنگامه حامی چو شده چون دگر زنان را در بند بنوشته به ظالمان شکایت نامه در...

کفایت ملک‌محمدی شهروند ۶۰ ساله از جمله کسانی است که در دی ماه ۱۳۸۷ هنگامی که قصد داشت برای ملاقات بستگانش به کشور عراق سفر کند، در...

خورشید فروزان در این دوران تاریکی و در این وقت بحران نباید برده از یاد نور خورشید فروزان به جرم فکر و اندیشه، به جرم شور و ایمان...

معصومه عطایی میهن من این زمان پر گشته از درد و بلاست هر طرف غمنامه ای از ظلم بر معصومه هاست هر طرف فریاد و دردی ای بسی هم بی دواست این...

لادن مستوفی آزاده به یاد آورد از ایرانش از لادن مستوفی و همبندانش پیکار کند برای آن از جانش آزاد شود دوباره فرزندانش این دار و شکنجه ها و...

مریم همراه دو بچه ، ناامید است امروز تنها و غریب و در خطر هست مریم در کشور دور و بی پناه و پر درد هم میهن ما نشسته است در ماتم در سوگ...

هیلا آزاده وطن پرست و از جان برپا زیبا و هنرمند و جوان است هیلا در باغ وطن همیشه پر از گلها کی بوده روا که مانده در بند تنها در بند کنون...

محمد خانی در عمق پلیدی و جهانی فانی ماند ناصر منفور ، محمد خانی شهلا و لاله چون شدند قربانی بشکافته سینه های بس ایرانی حاکم شده چون قاضی...

لاله سحرخیزان و شهلا جاهد همسران فوتبالیست معروف ناصر محمدخانی بودند. نام این دو زن با یکی از پیچیده‎ترین پرونده‎های جنایی ایران گره...

لاله حسن پور اگر چه نیست , در این لحظه نام لاله مشهور به یاد آریم با هم لحظه ای نام حسن پور قلم در دست و بر پا شد علیهه حیله و زور و جوهر...

ناتوانم از سخن گفتن از آن دهه شصت از غبار مرگ و نابودی که بر بامم نشست من نمیدانم کدامین درد شکسته جان من درد ماندن هست و یا درد به یاد...

مریم بهرمان دوستان ، یاران ، همه آزادگان مریمی دیگر به بند است بهرمان بوده فعال زنان و همرهان در پی آزادی و حق بیان انجمن ساخت از گروهی...

مینا شهروند یک بار دگر دلی جوان است دردمند اینبار شده نوبت مینا شهروند آزاده به گور است و یا هست در بند زنجیر به پا و هست به دستان دستبند...

مرضیه کمانگر ای هموطن که این دم ، داری توان , توانگر یک دم بیاندیشیم ما ، بر مرضیه کمانگر این دم به کشور دور ، از هر کجا جدا تر رنجور و...

مهسا افسوس که غم نشسته است بر لبها در بند فتاد در ده اسفند ، مهسا این شیرزن دلیر میان گلها گلزار وطن را چه به حق کرد زیبا طفلی ست در...