Amir Laki (AHLI)

پیامبر به نام خداوند بخشنده و مهربان اگر آفریدی و هستی خدای جهان و گر بار دیگر فرستی تو پیغمبران بگو تا پیامی ز مهر آورند ارمغان در عالم...

بکوشیم تا خوشبختی را با هم بیابیم ---------------------------------------------- خوشبختی ---------------------------------------------- ...

بی مرگ و انتهایی ای مادرم که هر جا آغاز ماجرایی در ماجرای هستی بی مرگ و انتهایی مادر چرا تو رفتی از من چرا جدایی سرد است چرا تن تو مادر...

نوروز بیا نوروز قشنگ که برده از ما دلها از ره تو بیا و مژده آور گلها دانم که ز یاد برده ما را اما هرگز تو جدا نمانده در دل از ما ما...

با بهترین آرزوها و به یاد همه آزادگان و زحمتکشان نوروزتان خجسته باد بهاری میوزد , بر مردمان خسته زحمتکشان , آزادگان , نوروزتان خجسته ...

عشق مترسک به کلاغ حاصل عاشقی و عشق مترسک به کلاغ مرگ و ویرانی یک مزرعه بود و گل باغ حاصل عشق به پرواز تماشاگر راغ شده بندی ز دو چشمان...

شمعها در شبی خلوت کنار هم نشستند شمعها درد دل گفتند و با هم کرده روشن هر کجا اولی گفت شمع صلحم من ز هر جنگم جدا گرچه خاموشم و پر درد از...

در امید تو همان خدای مستی ، که در امید بستی تو که ناله ام شنیدی ، دل من چرا شکستی و اگر خدا توهستی ، چه به جای خود نشستی چه بگویمت کنون...

در میان خاطرات زندگانی خوب و بد بهترین است یاد مادر چون بماند تا ابد روح و جان من تن من تا که قلبم میتپد هر کجا هستم و باشم بوی مادر...

ای مادر نمونه ای مادر عزیزم ، ای مادر نمونه در بازوان مهرت کردی مرا دردونه بوسم تو را سراپا ، بوسم تو را ز گونه تا هر که بی خبر بود از...

پروانه شدم گیسوی تو را چو دیده ام شانه شدم در خاک وجود تو همی دانه شدم چون مرغ گرسنه در پی لانه عشق پرواز کنان بسوی آن لانه شدم مهرت شده...

امروز دلم هوای دلدار نمود دل در همه جا ز یار خود داد سرود من خویش به آتش زنم و به آب رود دلدار چو نیست، این تکاپو ز چه سود اهلی

دارم کنون رویایی ، خوانم کنون آوازی تا بر فراز دریا ، با هم کنیم پروازی پرواز من از شادیست ، انسانیت ، آزادیست آواز من ز مهر است ، گردیم...

اندک اندک من و تو زمزمه آغاز کنیم همه فریاد شویم و دل خود باز کنیم و اگر در ره آزادگی همراه شویم برسد موسم آزادی و پرواز کنیم اهلی

باداباد دادی تو هر آنچه کشته بودیم بر باد اما چه ابا اگر تو میگردی شاد اندیشه مکن که گشته ایم ما آزاد هرگز نرود خاطره ها ما را یاد در عشق...

رسوا چه خوشم که رفته آن یار , و که برده زهر لبها و چه خوشترم که دانم ، که نمانده تار شبها چه سخن ز مهربانی ، چه سخن ز دوستیهاست چو ز...

سرطان زندگی چیست اگر من نکنم این پیمان زندگانی همه جا کرده فروزان ، الوان همچو رودی به خروش آمده و در جریان جستجو کرده ز هر پیچ و خم و هر...

ای دوست ای دوست مبین چه مست در پروازم بشنیده شود در همه جا آوازم هر چند همه جا با همگان همسازم در دل به خدای پر ز صدها رازم در بازی مهر...

یاد آر ... ای دوست دمی بنگر ، در سینه چو غم دارم از دیده چو خون بارم ، این غم شده اشعارم امروز گرفتارم ، آزرده و بیمارم وین درد و غم خود...

خوشم یا ناخوشم در شب یلدا ، شب نوروز و شبهای خوشم من نمیدانم چرا اینگونه مست و ناخوشم از زمین و آسمان همواره اینست پرسشم حکمت خلقت...